نویسنده: دکتر سید محمدرضا احمدی طباطبایی




 
حوزه های مختلف تفکر سیاسی در اندیشه های کلاسیک اسلامی و ایرانی را می توان به سه بخش یا سه حوزه ی اصلی تقسیم نمود. این تقسیم بندی بر اساس موضوع، متدلوژی و منابع پژوهش و مبانی فکری، فلسفی و سیاسی متفکران و صاحب نظران در حوزه های سه گانه قابل ملاحظه است.
حوزه ی اول: حوزه «اندیشه های فلسفی - سیاسی یا سیاست فلسفی» است. حوزه ی سیاست فلسفی در جهان اسلام و آموزه های فیلسوفان و متفکران این حوزه از یکسو متأثر از فلسفه ی سیاسی یونان باستان به ویژه اندیشه های افلاطون و ارسطو و از سوی دیگر متأثر از مبانی فکری، فلسفی دینی حکمای اسلامی است. در تاریخ تمدن اسلامی در ادوار گذشته، از فارابی به عنوان مهم ترین و بزرگترین و قدیمی ترین فیلسوف مسلمان در این حوزه در منابع تاریخی یاد شده است. فردی که برخی از ارباب کتب «تراجم» او را «فیلسوف المسلمین» لقب داده اند.(1) مهمترین متفکر و اندیشمند حوزه سیاست فلسفی است. بررسی اندیشه ها و آموزه های فلسفی-سیاسی فارابی مدخلی جهت فهم رابطه اخلاق و سیاست در گفتمان سیاست فلسفی در جهان اسلام است، زیرا متفکران و فیلسوفان متأخر از وی در فلسفه ی سیاسی خود از فلسفه سیاسی او و مآلاً از فلسفه سیاسی افلاطون تأثیر پذیرفتند.(2)
حوزه ی دوم: حوزه ی اندیشه های دینی سیاسی است. پرچمداران آموزه های این حوزه، متفکران مذهبی و فقهای برجسته در جهان اسلام بوده اند. بر خلاف حوزه ی «سیاست فلسفی» حوزه ی دوم که شاید بتوان آن را حوزه ی «سیاست دینی» نامید از منابع اصیل اسلامی یعنی قرآن و سنت تأثیر پذیرفته است. البته در این حوزه گاه برداشتها از منابع اسلامی میان اهل سنت و شیعیان متفاوت است اما از قضا در موضوع مورد بحث، یعنی رابطه اخلاق و سیاست در فلسفه سیاسی اسلام، می توان به دیدگاه های مشترک و یکسان نائل شد. امام محمد غزالی متفکر و فقیه و عارف برجسته در این حوزه است. طرفه آنکه بخش مهمی از آموزه های وی در دفاع از «سیاست اخلاقی» در اسلام و با استناد به منابع درجه اول اسلامی یعنی قرآن و سنت تبیین شده است. این بخش از اندیشه ها و آموزه های غزالی را باید متفاوت از بخش دیگر اندیشه های وی در باب «امامت» از دیدگاه اهل سنت در نظر گرفت. متفکران خاورشناس عمدتاً به بررسی اندیشه های وی در حوزه ی دوم پرداخته اند.(3)
حوزه سوم: که حوزه ای است کاملاً ایرانی، حوزه ی «سیاست نامه نویسی یا اندرزنامه نویسی» است. آموزه های صاحب نظران این حوزه ناظر به «سیاست عملی» است. ارباب نگارش در این حوزه فیلسوف یا فقیه نبوده اند، بلکه صاحب منصبان دیوانی و حکومتی و مشاوران عالی سیاسی بوده که در جهت تثبیت قدرت سیاسی و با استناد به تجارب تاریخی زمامداران و یا تجارب و دانش شخصی از حوزه ی سیاست عملی، رهنمودهای خود را خطاب به شهریاران و زمامداران بیان داشته و یا به نگارش درآورده اند. این سنت که ریشه در ایران باستان به ویژه در دوران ساسانیان داشته، در ایران پس از ورود اسلام نیز کم و بیش به ویژه تا قبل از حمله ی مغولان، ادامه یافته است.
خواجه نظام الملک طوسی، مهمترین و مشهورترین فردی است که در این حوزه، آموزه ها و رهنمودهای قابل توجهی را در کتاب «سیاست نامه» گرد کرده است. خواجه نظام الملک وزیر نامدار سلجوقیان در قرن پنجم حدود سی سال وزیر کارآمد کشور پهناور ایران در آن دوران بوده است که در کتاب مزبور که به درخواست ملشکاه سلجوقی تألیف کرده تلاش نموده تا تجارب شخصی و تاریخی خود را به منظور حراست از قدرت سیاسی در اختیار ملکشاه قرار دهد. رابطه اخلاق و سیاست در این حوزه و در آموزه های خواجه به دلیل اصطکاک و اندماج با سیاست عملی با گفتمان دو حوزه ی دیگر تفاوت می یابد.

پی نوشت ها :

1. ابن خلکان، وفیات الاعیان، 192/2، تهران، 1284هـ.ق.
2. Majid Fakhry, Al-Farabi, Founder of Islamic Neoplatonism, Oxford, One world Press, 2002, p128.
3. Erwin I. J. Rosenthal, Political Thought in Medieval Islam, Cambridge University Press, 1968, p38.

منبع: احمدی طباطبایی، محمدرضا؛ (1387) اخلاق و سیاست: رویکردی اسلامی و تطبیقی، تهران: دانشگاه امام صادق، چاپ دوم